به نام چه کسی باید سخن گفت؟
جاده
ازفشارزیاد رفتم جاده
شروع سختی داشتم
جاده بوشهر.
تا نزدیکای دشت ارژن رفتم برگشتم
ترسیده بودم
وکلی ادرنالین ترشح کردم
ارلمترشدم...خشمم....خودم......
_________________________
چندروزی است یا چندماهی است فشار کار اونقدر سنگینه که نمیدونم بایدچیکارکنم
چندروزی است یا چندماهی است که از بار روی شونه های خمیده ام خسته ام
چندروزی است یا چندماهی میشه که لبخندهای مثنوعیم رنگ دیگری گرفنه
چندروزی یا چندماهی هست که سفرنرفته ام.
چندروزی است یا چندماهی است که غصه دارم
چندروزی است یا چتدماهی است که استرس دارم
چندروزی است یا چندماهی است که حتی آب خوش نخوردم نان خوش نخوردم
چندروزی است یا چندماهی میشه که دلتنگ آرامشم
چندروزی است یا چندماهی است که غصه دارم
چندروزی است یا چندماهی است که به فکر پریدنم
چندروزی است یا چندماهی است به فکر محوشدنم......
(:پرواز قاصدک های ذهن ثمر:)...برچسب : نویسنده : iunavailablelifee بازدید : 12